۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۰, جمعه



کنکاشی در ادعا نامه علیه کتاب برنده جایزه جهانی – بخش پنجم

روابط خامنه ای – اسدی ؛ راست یا دروغ؟


کیانوری: همراه اسدی به د یدار خامنه ای می رفتیم...
عضو رهبری نوید: پل اسدی – خامنه‌ای حتی تا کودتای نوژه برقرار ماند


آقای ایرج مصداقی مدعی هستند: آقای هوشنگ اسدی در مورد روابط ش با خامنه ای  و بویژه ماجرای کودتا ی نوژه دروغ می گوید.اسناد نشان می دهند درغگوکیست.



آرش بهمنی

بخش اول" کنکاش" به بررسی یکی از ادعاهای آقا ی ایرج مصداقی درادعا نامه 3000 کلمه ای ایشان علیه کتاب " نامه هائی به شکنجه گرم" نوشته آقای هوشنگ اسدی اختصاص داشت. ایشان مدعی بودند شخصی بنام " علی حسینی" که در کتاب نامش بعنوان هم سلولی اسدی- خامنه ای امده است، " وجود خارجی" ندارد و"جعل" نویسنده است. اسناد خلاف این را نشان داد.

بخش دوم به ماجرای شگفت گمشدن شکنجه گر و مامور عالیرتبه امنیتی – سیاسی جمهوری اسلامی می پرداخت و این سئوال را مطرح می کرد که چراآقای مصداقی "برادرحمید"( ناصر سرمدی پارسا ) راکه دومین شخصیت کتاب است ، تصویرش بدفعات منتشر شده و حتی از صدای امریکا هم پخش شده است را از قلم انداخته اند؟

بخش سوم ، ادعای آقای ایران مصداقی د رمورد هم سلولی بودن با هوشنگ اسد ی را مورد بررسی قرار می داد.

بخش چهارم، غیب شدن خانه داودیه وخمینی را بررسی می کرد.

خوانندگان با رجوع به چهار بخش گذشته ، می توانند از روش " کنکاش" هم مطلع شوند که بر رسی موردی و با تکیه بر اسناد استوار است و قضاوت را بعهده خوانندگان می گذارد.

روابط خامنه ای – اسدی راست یا دروغ؟
یکی از مفصلترین بخش های" ادعا نامه" آقای ایرج  مصداقی به اثبات دروغ بودن روابط خامنه ای – اسدی اختصاص دارد که شرح آن درکتاب " نامه هائی به شکنجه گرم" آمده است.
به نظر آقای ایرج مصداقی ، " دروغگوئی" آقای هوشنگ اسدی د رمورد خامنه ای و سپس مهدی کروبی باین خاطر است که " قیمت خود را نزد غربی ها " بالا ببرد. این البته " اتهام" بی سندی است و بیشتر بدرد فحش نامه های سیاسی می خورد تا "نقد" کتاب که باید بارجوع به متن انجام شود. روشی که "کنکاش" دنبال می کند، یعنی بررسی " ادعا نامه" آقای مصداقی در سایه اسناد.
متن مفصل آقای مصداقی در باره اثبات دروغ بودن روابط خامنه ای – اسدی به سه بخش قابل تقسیم است.

1- رابطه خامنه ای – اسدی در زندان
آقای ایرج مصداقی به سال 1353 بر می گردد وا ثبات دروغگوئی" هوشنگ اسدی را اغاز می کنید. ایشان می نویسند: " در صفحه‌ی ۴۴ و ۴۵ اسدی می‌نویسد: پس از دستگیری در پاییز ۱۳۵۳ همان‌شب  وی را به سلولی می‌برند که خامنه‌ای در آنجا محبوس بوده است. اسدی در این رابطه می‌نویسد: «او بلند شد و ایستاد و لبخند مطبوعی به لب داشت، دستش را دراز کرد و خودش را معرفی کرد. سید‌علی خامنه‌ای.» تردیدی نیست که اسدی در مورد ورودش به سلولی که خامنه‌ای در آن بوده و چگونگی برخورد خامنه‌ای با او در پاییز ۱۳۵۳ دروغ می‌‌گوید. چرا که خامنه‌ای در دیماه ۱۳۵۳ و نزدیک به دو ماه پس از اسدی، دستگیر می‌شود. اسدی از قرار معلوم در آبانماه ۵۳ دستگیر شده بود."
خواننده دقت دارد که غیر ا زجمله داخل گیومه به نقل ازخامنه ای، بقیه متن کتاب نقل به مضمون شده است. حالا به کپی صفحات ۴۴ و ۴۵ نگاه کنید:

 

 آیا "همان شب" که حتما آقای مصداقی می دانند در انگلیسی می شود" THE SAME  NIGHT" در متن وجود دارد؟  وآیا واژه ای دیگر که "همان شب" را حتی به ذهن متبادر کند ، د رمتن هست ؟ و اگرنیست باید پرسید برای چه منظوری توسط آقای مصداقی به متن اصلی وصله شده است؟ جواب روشن است. یک " آن شب" کوچک به متن اصلی اضافه شده است تا با تغییر زمان هم سلولی شدن اسدی- خامنه ای اصل موضوع را زیر علامت سئوال ببرد و به این نتیجه برسد:" تردیدی نیست که اسدی در مورد ورودش به سلولی که خامنه‌ای در آن بوده و چگونگی برخورد خامنه‌ای با او در پاییز ۱۳۵۳ دروغ می‌‌گوید."
قضاوت بعهده خواننده که چه کسی دروغ می گوید.

آقای مصداقی بعد از ارائه سند بالا که خواننده می تواند قضاوت کند درآن" تردید" هست یانه،یک" دروغ" دیگر هوشنگ اسدی را با" سند" فاش می کند و از یک هم سلولی دیگر خامنه ای – اسدی نام می برد که" وجودخارجی ندارد" و توسط هو شنگ اسدی" جعل" شده است.
"کنکاش" دراولین بخش خود،  این ا دعا را مورد بررسی قرار دارد و با انتشار عکس اقای  محمد رضا علی حسینی و نقل روایت او ازهم سلول بودنش با خامنه ای – اسدی، نشان داد که " محمد رضا علی حسینی" وجودارد، وجوری وجود د ارد که موبایلش هم برای تماس در دسترس است.
آقای مصداقی در مورد بقیه خاطرات هم سلولی بودن خامنه ای – اسدی، مثلا داستان هم سلولی دیگرشان "ساسان"، ماجرای خنده دار حمام رفتن های خامنه ای و.... سکوت می کند. معلوم نیست این موارد هم د رکتاب"سراسر جعل ودروغ" آقای هوشنگ اسدی جعل است یا واقعیت.
اسناد موجود، شکی در هم سلولی بودن خامنه ای – اسدی نمی گذارد. حتی توسط یکی از سایتهای هوادار خامنه ای تائید می شود.
وقتی به دلیل  وجود" اسناد" ، حتی آقای  مصداقی با همه تبحر خود نمی  تواند ادعا کند که اصل هم سلولی بودن خامنه ای – اسدی " دروغ" است، روش های دیگر ضروری است. یکی تعیین زمان هم سلولی بودن خامنه ای – اسدی:" حداکثر یک ماه تا یک ماه و ‌اندی در زمستان ۱۳۵۳ با سید علی خامنه‌ای هم‌سلول بوده" است.
و سپس به اثبات " دروغگوئی" آقای هوشنگ اسدی د رموردروابط دوستانه اش به خامنه ای می پردازد که ظاهرا نمی توانسته است د راین مدت کوتاه عمیق ونیرومند شود و البته به " ادله مذهبی - عقیدتی":" در کتاب "نامه‌هایی به شکنجه‌گرم" تلاش می‌کند خود را از دوستان و نزدیکان خامنه‌ای نشان دهد که حتا اعتقاد او به کمونیسم و عضویت در حزب توده و یا برملا‌شدن جاسوسی‌اش برای ساواک هم ذره‌ای از علاقه‌ی خامنه‌ای به او نمی‌کاهد و تا سه سال پس از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی همچنان ادامه داشته است. "

وقتی نوشته آقای ایرج مصداقی توسط  آقای مهدی جامی در فیس‌بوک شیر شد. یاسر میردامادی که از اقوام خامنه‌ای است، زیر لینک آقای مهدی جامی چنین نوشت: "زمانی که آقای خامنه‌ای در ایران‌شهر تبعید بود پدرم به دیدار او رفته بود که از این دیدار عکسی هم در آلبوم خانوادگی ما هست و در آن دیدار آقای خامنه‌ای از جوان کمونیستی که در زندان - به روایت خامنه‌ای- عاشق او شده بود برای پدرم سخن گفته بود."

توجه  خواننده را به واژه" عاشق" جلب می کنم ، قضاوت را به او می گذارم وهمراه آقای ایرج مصداقی به کشف بقیه  " دروغ" های  هوشنگ اسدی درروابط  با خامنه ای می پردازم.


2- رابطه اسدی – خامنه ای پیش از انقلاب
آقای ایرج مصداقی که "دوستی و نزدیکی"  خامنه ای – اسدی را زیر علامت سئوال برده بود، به اولین دیدار خامنه ای – اسدی و درحضور رحمان می پردازد. رویدادی که مربوط به سال 1355 است و شرحش در صفحه53-54 کتاب آمده است.
آقای ایرج مصداقی در اینجا سندی برای ارائه ندارد. بنابر این به "تفسیر"، " توهین" و " دشنام" متوسل می شود. حوزه" کنکاش" بررسی اسناد است.به شیوه آقای ایرج مصداقی می توان همه حوادث تاریخ را زیر علامت سئوال برد. کاری که کسانی در مورد "گزارش" ایشان در مورد نحوه فریب دادن دادگاه مرگ و زنده ماندنشان- برخلاف بقیه مجاهدین - بکار برده اند.
آقای مصداقی ، سپس مراجعه آقای هوشنگ اسدی برای دیدار با خامنه ای را زیر علامت سئوال می برند و این جمله را از صفحه 92 کتاب نقل می کنند:" وی می‌نویسد: "کمتر از یک ماه از انقلاب گذشته بود وقتی که همگی ما ضد انقلاب معرفی شده و نیروی زائد کیهان خوانده شدیم. در آخر مارس ۱۳۷۹ از کیهان اخراج شدیم."
سپس ، حکم را صادر می کنند تا  ثابت کنند که دیدار اول  آقای هوشنگ اسدی با خامنه ای دروغ بوده است:"همان‌ روزهایی که اسدی از کار در کیهان اخراج شده بود (یعنی آخر مارس ۱۹۷۹ که می‌شود تعطیلات نوروز ۱۳۵۸) به فکر دیدار خامنه‌ای می‌افتد. "
صفحه 92 کتاب را می توان اینجا دید:

حالا به جملاتی که زیر آن خط کشیده است توجه کنید. متن چنین است :" کمتر از یک ماه از انقلاب گذشته بود وقتی که همگی ما ضد انقلاب معرفی شده و نیروی زائد کیهان خوانده شدیم." معادل زائد در زبان انگلیسی redundant  است. "کمتر از ماه از انقلاب گذشته بود" می شود حدود 20 تا 22 اسفند. یعنی نویسنده و دیگر اعضای تحریریه از حود 20 اسفند " زائد" شناخته شده و د راواخر مارس" اخراج" شده اند.
حالا به پاگراف دوم توجه کنید:" در یکی ا زهمان اولین روزهائی که زائد شناخته شدیم، بفکر دیدن خامنه ای افتادم." درمتن انگلیسی از واژه redundancy استفاده شده است و خواننده علاقمند می تواند این واژه را در پاراگراف دوم پیدا کند.

همه متن بالا داد می زند که اقای هوشنگ اسدی در اولین روزهای زائد شناخته شدن ، یعنی حدود 20 تا22 اسفند 1357 بفکر دیدن خامنه ای افتاده است.
براستی شگفت آوراست. آقای ایرج مصداقی پاراگراف دوم را حذف می کنند. برای ارائه" سند" تاریخ ملاقات را تغییر می دهند و می نویسند:" همان‌ روزهایی که اسدی از کار در کیهان اخراج شده بود (یعنی آخر مارس ۱۹۷۹ که می‌شود تعطیلات نوروز ۱۳۵۸) به فکر دیدار خامنه‌ای می‌افتد. "
و باین ترتیب ، تاریخ تغییر می کند از  20 اسفند به تعطیلات نوروزی می افتد و.... بقیه ماجرا.
حالا به تصویر صفحه 93 که ادامه روایت صفحه 92 ، یعنی اولین دیدارهای اسدی – خامنه ای ست دقت کنید.

 آقا ی هوشنگ اسدی می نویسد:" غروب روز بعد..." وسپس  شرح می دهد که به دیدار خامنه ای در دفترحزب جمهوری اسلامی رفته و خامنه ای پیشنهادکرده است که سر دبیر روزنامه جمهوری اسلامی بشود و آقای اسدی نپذیرفته است.
آقای مصداقی حتی به تاریخ تغییر داده شده توسط خودش هم اکتفاء نمی کند و تاریخ روایت آقا ی هوشنگ اسدی را به " پس از پاکسازی" منتقل می کند و البته بدون ذکر ماخذ تا " ثابت" کند آقای هوشنگ اسدی در مورد پیشنهاد سردبیری روزنامه جمهوری اسلامی توسط خامنه ای و رد آن دروغ می گوید.





" سند" چه می گوید؟
در این لینک می شود این جمله را دید:
"اسدی مناسبات خوبی با علی خامنه‌ای دارد و این ارتباط در آینده خیلی به درد ما می‌ خورد و حتی خامنه‌ای یکبار تلفنی به او که از زندان با هم آشنا بودند گفته "من برای شما برنامه‌های بزرگ دارم" که نظرش سردبیری یک روزنامه بوده."


این  عبارت از زنده یاد رحمان هاتفی نقل می  شود. ناقل جمله  کیست و چه نقشی در روابط زنده یاد رحمان هاتفی و هوشنگ اسدی داشته است و چرا اظهارات  مفصل او- بغیر از یک مورد- در باره آقای هوشنگ اسدی از ادعا نامه مفصل آقای مصداقی حذف شده است؟


شاهد عینی ، فقط یک جا
کمی مطالعه  در باره " نوید" سازمان مخفی حزب توده در ایران پیش ازانقلاب،  از جمله  کتاب آقای هوشنگ اسدی  و یادمانده های  آقای علی خدائی نشان می دهد که سه عضو اصلی این سازمان در روزنامه کیهان  عبارت بوده اند: زنده یاد رحمان هاتفی- و اقایان علی خدائی وهوشنگ اسدی.
رحمان هاتفی در زندان جمهوری اسلامی خود را کشت. در باره نحوه خودکشی او سه روایت است که آقای مصداقی روایت خودکشی بازیر شلواری را تائید کرده اند. دونفر دیگر زنده و هر دو در اروپا هستند. آقای هوشنگ اسدی که د رمورد کتابش سرگرم بحث هستیم. آقای علی خدائی هم سالهاست نشریه " راه توده"و سایت" پیک نت" رامنتشر می کنند. سال گذشته خاطرات آقای علی خدائی" تحت عنوان " یاد مانده ها" د رپیک نت انتشار یافت.
این خاطرات  که تقریبا تمام دوره ای را در بر می گیرد که کتاب" نامه هائی به شکنجه گرم" به آن می پردازد و در چندجا مستقما به اقای هوشنگ اسدی مربوط می شود، یکی از مهمترین منابع باره سازمان نوید، رحمان هاتفی ، هوشنگ اسدی و... است.
آقای علی خدائی همانطور که درخاطراتشان گفته می شود ، در تاسیس سازمان نوید از روز اول همراه رحمان هاتفی حضور داشته اند ودرواقع این دو نفر همراه محمد مهدی پرتوی بنیانگذران سازمان" نوید" بوده اند. بعد از انقلاب و بازگشت رهبری حزب توده بایران ، سه عضو اصلی سازمان نویدکه مخفی بوده اند، جلسات خود را با کیانوری اغلب در اتوموبیل آقا ی علی خدائی برگزار می کرده اند.


آقای ایرج مصداقی حتما از این منبع مهم و دست اول با خبر بوده اند ، چون د ر" ادعا نامه" ایشان در بخش روایت دستگیری زنده یاد رحمان هاتفی به بخشی ا زهمین خاطرات برای ا ثبات " دروغگوئی" آقای هوشنگ اسدی استناد شده است.
ما سندی را که نوشته آقا ی هوشنگ اسدی در مورد پیشنهاد سردبیری روزنامه توسط خامنه ای  را تائید می کند، ازهمین منبع آوردیم و به بحث خود بر می گردیم.

3- دیدارهای  کیانوری – خامنه اي- اسدی
در ادعا نامه آقای ایرج مصداقی- البته این هم از شگردهای ایشان است- بدقت روشن نیست که آیا آقای هوشنگ اسدی  در مورد اصل این دیدارها دروغ گفته و یا د رمورد محتوایشان.
ما ابتدا " اسناد" موجود در باره این دیدارها را به اطلاع خوانندگان پیگیر می رسانیم.
سند اول- آقای نورالدین کیانوری که در" ادعا نامه" آقای مصداقی سخت مورد علاقه ایشان هستند و به دفعات ازاو نقل قول می شود، در نامه 46 صفحه ای خود، می نویسد:" از سوی دیگر هوشنگ اسدی در دوران شاه در زندان خامنه‌ای را شناخته بود و با او آشنائی داشت. به توصیه زنده‌یاد هاتفی ما از او برای رساندن نامه‌ای محتوای اطلاعات به آقای خامنه‌ای بهره ‏گرفتیم و چند بار هم برای دیدار با آقای خامنه‌ای با او به این دیدار رفتیم."
آقای علی خدائی در باره نحوه تصمیم گیری رهبری نوید- کیانوری برای استفاد ه از رابطه  خامنه ای- اسدی توضیح کافی می دهد:
" گفتم هاتفی می‌ داند که اسدی از زندان با خامنه‌ای ارتباط خوبی داشته و حتی خامنه‌ای می‌ خواست او را سردبیر روزنامه کند. هاتفی فورا تائید کرد و قرعه یکبار دیگر بنام اسدی برخورد کرد. این بار دیگر آن اطلاعیه هم در روزنامه مردم منتشر شده و اسدی علنی شده بود و ارتباط گیری او با خامنه ای کاملا یک ارتباط حزبی و علنی بود. شاید هم آن اطلاعیه و اعلام نام او در روزنامه مردم اینجا مفید هم واقع شد. نمی توانم قضاوت روشنی بکنم و به همین دلیل هرآنچه را اتفاق افتاده بود گفتم. بهرحال قرار شد اسدی از خامنه‌ای وقت ملاقات بگیرد. این بار هاتفی از اتومبیل پیاده شد و به اسدی تلفن کرد و وقتی به داخل اتومبیل بازگشت گفت بزودی نتیجه را خبر می‌ دهد و من به شما – کیانوری- اطلاع خواهم داد. تماس برقرار شد و وقت ملاقات هم گرفته شد و این اولین دیدار و ارتباط رسمی حزب با حاکمیت بود که با ملاقات کیانوری و خامنه‌ای انجام شد و اتفاقا خیلی هم مفید واقع شد و نامه به امام هم از همین طریق رفت به بیت وی و به فاصله کوتاهی دفتر حزب باز شد و نامه مردم هم منتشر شد.
با آنکه بعدها پل‌های ارتباطی رهبری حزب با حاکمیت خیلی گسترده شد، اما این ارتباط، یعنی پل اسدیخامنه‌ای حتی تا کودتای نوژه برقرار ماند. "
 اسناد فوق ، سه نکته کلیدی را روشن می کند و بر شرح آقای هوشنگ اسدی درکتابش صحه می گذارد:
1-  آقای هوشنگ اسدی رابط حزب توده – خامنه ای بوده و در دیدارهای خامنه ای – کیانوری حضور داشته   است.
2- روزنامه مرد م از طریق همین  رابطه بازگشائی شده و از طریق " بیت" خمینی.
3- شرح  آقای اسدی  در مورد رساندن  اطلاعات ماجرای کودتا ی نوژه به خامنه ای صحت دارد. و این دقیقا همان مواردی است که آقای ایرج مصداقی بر " دروغ" بودن آن تاکید دارند ودر دو فراز طولانی در باره آن قلمفرسائی کرده اند.
 البته این خواننده است که می تواند قضاوت کند چه کسی راست و چه کسی دروغ می گوید.


4-    دیدارهای خامنه ای- اسدی
آقای ایرج مصداقی ، سپس به  سراغ دیدارهای خامنه ای – اسدی می روند که بدون حضور کیانوری انجام شد ه و با ارائه "سند" آنها را " دروغ" می خوانند.
آقای ایرج مصداقی می نویسند:" او به اندرونی‌ خانه‌ی خامنه‌ای راه داشته، در حساس‌ترین شرایط امنیتی به خانه‌ی او رفت و آمد می‌کرده، مذاکرات محرمانه خامنه‌ای در حضور او انجام می‌گرفته (صفحه‌ی ۱۰۴)  و اخبار محرمانه و امنیتی در حضور او به خامنه‌ای داده می‌شده ( صفحه‌ی ‌۱۰۶) و وی بلافاصله اسدی را در جریان آن اخبار می‌گذاشته است. "
خواننده محترم را توجه می دهم که  اقای مصداقی در" ادعای" فوق  که برخی نکاتش توسط من برجسته شده است، تنها به ذکر صفحه بسنده کرده وحتی از طرح غیرمستقسم موضوع هم خودداری کرده اند.
شیوه " کنکاش" بر عکس روش آقای  مصداقی، بررسی اسناد است. لذا به سراغ صفحات فوق می رویم تا ببینیم از" اندرونی"،" حساس‌ترین شرایط امنیتی"،" اخبار محرمانه و امنیتی" نشانی هست یا نه.
 اول به  تصویرصفحه 104 توجه کنید:



شرح این صفحه  به دیدار دو نفری اختصاص دارد که به دیدار خامنه ای آمده بودند تا مانع ادامه سرکوب مجاهدین شوند وآقای مصداقی جای دیگری هم به آن پرداخته اند و البته حساسیت ایشان د راین موردقابل درک است.
حالا به  تصویر صفحه 106 دقت کنید:
این صفحه به شرح ورودناگهانی یکی ازکارکنان روزنامه جمهوری اسلامی بر می گردد. او در گوش خامنه ای چیزی می گوید و بعد که می رود، آقای هوشنگ اسدی از گفته خامنه ای می فهمد که آن فرد برای کسب تکلیف در مورد بیانیه وحدت حزب توده- اکثریت آمده بوده  که همان روز منتشر شده بود.
قضاوت باخواننده است که کجای این دیدارها در " اندرونی" بوده و بحث در باره مجاهدین و بیانیه منتشر شده وحدت حزب توده – اکثریت " اخبار محرمانه وامنیتی" هست یا نه.
و البته می ماند یک "سند" دیگر:


معنای جمله ا ی که زیرش خط کشیده شده این است:" آخرین دیدار من باخامنه ای یک ماه بعد بود، وقتی که او داشت آماده رفتن به کاخ ریاست جمهوری می شد."
اقای مصداقی جمله راباین صورت ترجمه می کنند: "آخرین دیدار من با خامنه‌ای یک ماه بعد وقتی او به کاخ ریاست جمهوری راه‌یافته بود، صورت گرفت. "
این " تغییر کوچک" زمانی برای این است که مذاکرات آخرین دیدار خامنه ای- اسدی " دروغ" جلوه داده شود.




 فکر می کنم خواننده باندازه کافی سند دراختیار دارد که  به قضاوت نهائی برسد.



هم سلولی دروغین کروبی
مورد بعدی روایت هوشنگ اسدی از هم سلولش " مهدی کروبی" است. آقای مصداقی بروش خودشان " ثابت" می کنند این خاطره هوشنگ اسدی هم دروغ است.
اگر آقای مهدی کروبی و پسران ایشان تا کنون  در باره این دروغگوئی نویسنده کتاب که چهره ای منفی هم از آقای کروبی می دهد ، سکوت کرده اند حاوی معنای مشخصی است.
علاوه بر این ، اقای هوشنگ اسدی در یک برنامه تفسیر خبر صدای آمریکا که با آقای مجتبی واحدی مشاور نزدیک و نماینده آقای کروبی شرکت داشتند، در باره" هم سلولی" خود یعنی آقای کروبی هم سخن گفتند  و این بحث پیش آمد که آقای کروبی در آن دستگیری شکنجه شده اند یا نه. و آیا جالب نیست که اقای مصداقی که جزئیات مربوط به آقای هوشنگ اسدی را رصد می کنند، این برنامه را که فیلمش هم در یوتیوپ موجود است، ند یده اند؟

بخش چهارم راکه به ضرورت طولانی شد به پایان می برم و خوانندگا ن را دعوت به خواندن بخش های بعدی می کنم که پیوسته جالبتر و جذابتر می شود.


0 نظرات:

ارسال یک نظر

Newer Posts Older Posts